فساد

فساد


فردی به دکتر مراجعه کرده بود.
در حین معاینه، یک نفر بازرس از راه میرسه و از دکتر میخواد که مدارک نظام پزشکی شو ارائه بده...
دکتر بازرس رو به کناری میکشه و پولی دست بازرس میزاره و میگه: "من دکتر واقعی نیستم. شما این پول رو بگیر بی خیال شو".
بازرس پولو میگیره و از در خارج میشه.
مریض یقهء بازرس رو میگیره و اعتراض میکنه.
بازرس میگه: "منم بازرس واقعی نیستم و فقط برای اخاذی اومده بودم ولی تو میتونی از دکتر قلابی شکایت کنی".
مریض لبخند تلخی میزنه و میگه: "اتفاقا من هم دفترچه ام مال خودم نیست و مال یکی دیگه اس".
سید حامد واحدی سید حامد واحدی     14 شهريور 1394